نقش دلایل ژنتیکی در دعاوی اثبات نسب

Authors

پرویز عامری

رییس دانشکده حقوق دانشگاه شیراز هاجر یاسینی نیا

دانشگاه شیراز

abstract

در دو دهه اخیر آزمایش‏های ژنتیک به‏عنوان یکی از ادله اثبات در دعاوی نسب، مورد توجه قرار گرفته است؛ بدین جهت تبیین اعتبار علمی‏‏ و حقوقی آن، ضرورت خاصی دارد‏‏. شناخته‏شده‏ترین ‏‏آزمایش‏ها ‏‏در موضوع اثبات نسب، آزمایش تجزیه گروه‏های خونی و آزمایش dna است‏‏ و مورد اخیر ‏قطعیت واعتبار علمی‏‏ بیشتری دارد. با توجه به اطمینانی که از نتایج آزمایش dna حاصل می‏‏شود، این سؤال مطرح است که آیا می‏‏توان با استناد به آزمایش مزبور حکم به اثبات نسب داد؟ برخی تمایل به این نظریه دارند که آزمایش ژنتیک در عرض ادله دیگر نظیر اماره فراش قرار می‏‏گیرد و می‏‏تواند مثبت نسب باشد. با این سؤال فرعی نیز مواجه هستیم که مراجعه به آزمایش ژنتیک در دعوی اثبات نسب در بین چه کسانی قابل اتکا و اعتناست؟ یافته مقاله حاضر این است که آزمایش ژنتیک نمی‏‏تواند به خودی خود و مستقلاً در اثبات نسب مورد مراجعه قرار گیرد. نتیجه آزمایش ژنتیک همواره ایجاد علم نمی‏‏کند؛ متعلق علم حاصل از آزمایش ژنتیک، با متعلق علم قاضی به وجود نسب از دو جنس هستند و در نتیجه، فرض تعارض نتیجه آزمایش با علم قاضی منتفی است. این آزمایش در دقیق‏ترین ‏‏حالت می‏‏تواند رابطه خونی را اثبات کند؛ حال ‏آن که ‏‏ نسب یک رابطه حقوقی است و بدون وجود شرایط اماره فراش نمی‏‏توان به آزمایش ژنتیک برای وجود نسب اعتنا کرد. در صورت وجود امارَه فراش، این اماره است که نسب را اثبات می‏‏کند نه آزمایش ژنتیک. به همین دلیل، در موارد تحقق اماره فراش، مراجعه به آزمایش ژنتیک برای اثبات برخی دعاوی فرعی مانند احتمال عوض شدن نوزادان می‏‏تواند راه‏گشا باشد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقش دلایل ‍ژنتیکی در دعاوی نفی نسب

نسب مبحثی بیولوژیک و زیستی است که به دلیل آثار حقوقی فراوان مترتب برآن، در فقه و حقوق مورد توجه قرار می­گیرد. پیشرفت علم ژنتیک و راهیابی آن در سه دهه اخیر به عرصه حقوق و دادگاه­ها، و استفاده از آزمایش تجزیه خون و dna، بررسی اعتبار فقهی و حقوقی مسأله را ضروری می‏سازد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا میزان اعتبار حقوقی و فقهی آزمایش­های خون و ژنتیک به اندازه­ای است که بر اماره فراش م...

full text

رابطه علم دادرس با دلایل قانونی اثبات دعاوی مدنی

جواز استناد قاضی غیر مع به علم شخصی خود در مقام صدور حکم،‌ یکی از مسایل دیرینه وپرسابقه فقهی است که امروزه خود مسأله ساز شده و مورد ابتلای دستگاه قضایی است. این سوال که آیا قاضی میتواند در دادرسی خود را بی نیاز از دلیل بداند و تنها با علم خود رأی دهد‌یا پایبند اقتضای دلایلی است که دو طرف در دادرسی ارایه کرده اند، از دیرباز در حقوق ما مطرح شده است و فقها درباره چند و چون آن به بحث و گفتگو پرداخت...

full text

استفاضه و نقش آن در اثبات دعاوی

استفاضه یک دلیل اثبات شناخته‌شده در فقه است که در خصوص تعریف، مبنا و شرایط اعتبار آن، دیدگاه‌های متعدد و متفاوتی ارا ئه شده است. ماهیت و نقش این دلیل در رسیدگی‌های قضایی امروزی محل بحث است. برخلاف آنچه تصور شده، این دلیل با آنچه در قوانین تحت عنوان تحقیق محلی مطرح شده، یکسان نیست. باوجود این، ممکن است در مواردی نتیجه تحقیق محلی، دستیابی به استفاضه باشد. در این صورت، این دلیل تحت عنوان تحقیق محل...

full text

استفاضه و نقش آن در اثبات دعاوی

استفاضه یک دلیل اثبات شناخته شده در فقه است که در خصوص تعریف، مبنا و شرایط اعتبار آن، دیدگاه های متعدد و متفاوتی ارا ئه شده است. ماهیت و نقش این دلیل در رسیدگی های قضایی امروزی محل بحث است. برخلاف آنچه تصور شده، این دلیل با آنچه در قوانین تحت عنوان تحقیق محلی مطرح شده، یکسان نیست. باوجود این، ممکن است در مواردی نتیجه تحقیق محلی، دستیابی به استفاضه باشد. در این صورت، این دلیل تحت عنوان تحقیق محل...

full text

رابطه علم دادرس با دلایل قانونی اثبات دعاوی مدنی

جواز استناد قاضی غیر مع به علم شخصی خود در مقام صدور حکم، یکی از مسایل دیرینه وپرسابقه فقهی است که امروزه خود مسأله ساز شده و مورد ابتلای دستگاه قضایی است. این سوال که آیا قاضی میتواند در دادرسی خود را بی نیاز از دلیل بداند و تنها با علم خود رأی دهد یا پایبند اقتضای دلایلی است که دو طرف در دادرسی ارایه کرده اند، از دیرباز در حقوق ما مطرح شده است و فقها درباره چند و چون آن به بحث و گفتگو پرداخته...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فقه و حقوق خانواده

جلد ۲۱، شماره ۶۵، صفحات ۵۵-۸۱

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023